بسم الله الرحمن الرحیم 
إِنَّ الْحَمْدَ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعِينُهُ وَنَسْتَهْدِيهِ وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنُعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شرور أنفسنا ومن سيئات أعمالنا، مَن يَهْدِ الله فَلَا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَا هَادِيَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيْكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ

ان شاء الله حضور گرامی شما بزرگواران در این جلسات و نيز تلا‌ش‌های مُجدانه‌ در استان‌ها، ما را در انجام مسؤوليت و رسالتي که بر دوش خويش گذاشته و تحقق اهدافی که فرا روی خود قرار داده‌ایم، یاری خواهد کرد. 

اجازه می‌خواهم عرایضم را با ذکر دو آیه آغاز نمایم.

 خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ﴾ [مائده:16-15].  

همچنين مي‌فرمايد: ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ﴾ [غافر:15]. 

در آیه‌ی نخست، قرآن مجيد به دو وصف توصيف شده است، يکي اینکه قرآن، نور است و دوم اینکه کتابی روشنگر است. خداوند با قرآن، جویندگان خوشنودی پروردگار را از تاریکی‌های جهل و شرک و کفر به سوی نور ایمان، نور علم و نور اخلاق و آرامش و امنیت در زندگي سوق مي‌دهد. قرآن نوري است که هستي انسان مؤمن با آن منور مي‌شود و او را در جهان‌بيني و هستي‌شناسي و سنجش اشياء و حوادث و اشخاص به راه راست راهنمايي مي‌کند. 

در آیه‌ی بعدي نيز قرآن به روح توصيف شده است ﴿...يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ﴾ [غافر:15].

روح یعنی چيزي که مايه‌ي حیات و زندگانی است، خداوند هرگاه اراده فرماید و بر هر کسي که بخواهد، اين روح را نازل مي‌کند تا در سايه‌ي آن، دريافت‌کننده‌ي پيام، ديگران را از روز رويارويي (يَوْم التَّلَاقِ) انذار دهد، روزي که انسان با خداوند به صورت شخصي ديدار خواهد کرد و در مقابل او قرار خواهد گرفت تا پاسخ‌گوي اعمال و رفتار دنيايي خود باشد.  

روزی که پرده‌ها کنار می‌رود و درون و برون و خلوت و جلوت انسان‌ها هویدا می‌شود و هیچ چیز پنهانی وجود نخواهد داشت. اکنون این نور و روح در اختیار ماست و ما هم در حدي که خداوند عنایت فرموده، کسانی را داریم که با این روح و نور آشنا هستند و در حد بضاعت خود از آن بهره‌مند شده و انجام وظيفه مي‌کنند.

 جماعت باید خداوند بزرگ را شاکر باشد که او را در این مسیر قرار داده است، مسیر دینداری و همراهی با کاروان دعوتگران که ادامه راه انبیا (علیهم الصلوة والسلام) و همراهی با بیداری جهانی اسلامی است. این توفیقات، ما را در انجام وظایفی که بر دوش داریم مصمم‌تر ساخته و إن شاء الله رسالت و مأموریت جمعی خود را به شکل منظم و هدفمند و تعریف شده به پيش مي‌بريم. بی‌شک انجام وظیفه‌ی مهم دعوت و اصلاح هم نیازمند شایستگی و وارستگی است و هم مايه‌ي افتخار و مباهات.

 خداوند مي‌فرمايد: ﴿...اللَّـهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ... ﴾ [انعام: ١٢٤] يعني خداوند نيک مي‌داند چه کسانی لیاقت و شایستگی حمل این رسالت و دعوتگري را دارند و می‌توانند به اذن او پناه بی‌پناهان باشند.

دعوت یعنی محبت و احترام به دیگران و قبول او، در انجام این رسالت نه فخرفروشی وجود دارد و نه مِنتی بر دیگران، بلکه در صورت اجابت دعوت، باید خدا را شاکر بود.

اگر دعوتگری و اصلاح را خدمت تلقی کنیم، قطعاً هموطنان گرامی و خانواده‌های بزرگوار شایسته‌اند که چنین خدمتی را با کمال افتخار و اخلاص به آن‌ها ارايه دهيم و به نصرت و یاری خداوند یقین داشته باشیم. 

خداوند مي‌فرمايد: ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّـهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ [محمد: ٧] خداوند متقابلاً مژده مي‌دهد که دعوتگران آگاه و مخلص و دلسوز مورد حمایت او هستند و نصرت دائمی‌ خداوند شامل حال آنان خواهد شد. ابن عطیه مي‌فرمايد: تفسير آيه چنين است: «إن تنصرو الله في جهدکم و إيمانکم، ينصرکم الله بخلق القدرة و الجرأة فيکم» اگر شما با دعوت و خدمت به بندگان خدا، دين را یاری داديد، خداوند نيز متقابلاً شما را یاری خواهد داد. طبعاً نصرت خداوند اشکال گوناگوني دارد، احساس قدرت بيشتر، شکیبایی، ثبات قدم و استقامت، شجاعت و ديگر الطاف الهي در مسیر دعوتگران، از اشکال نصرت هستند.

 اگر انسان با آگاهی، اخلاص و دلسوزی در اين مسير گام بردارد، خداوند نيز بر او مِنّت خواهد نهاد و قلب و عقل او را هماهنگ خواهد کرد. اغلب اين دو هماهنگ نیستند؛ گاهی قلب چیزی را می‌پسندد که عقل آن را انکار می‌کند و برعکس، اما انسانی که با آگاهی و خلوص، خود را در این مسیر قرار دهد، از هماهنگی و همراهی قلب و عقل برخوردار خواهد شد. به اين صورت که آن چه را مقتضای ایمان باشد، از قلب دوست می‌دارد و با عقل نیز تشخیص می‌دهد. نتیجه‌ی این هماهنگی و همراهی قلب و عقل آرامش و سکونت نفس خواهد بود که انسان از اضطراب و شک و نگرانی نجات خواهد یافت.

 دعوتگري که به اين مقام مي‌رسد، در سختي و آسايش، در سراء و ضرّاء، اين آرامش را در خود احساس مي‌کند و خستگي‌ناپذير راه خود را ادامه می‌دهد. کسی امام احمد بن حنبل (رح) را می‌بیند که پس از فتنه‌ی خلق قرآن و مصایب زندان، با جدیت و پايداري سابق، در راه دعوت و به ويژه جمع‌آوری احاديث، تلاش می‌کند. آن شخص از امام سؤال می‌کند: تا کی این همه تلاش؟ تو دیگر پیر شدی! امام پاسخ می‌دهد: مع المحبرة الی المقبرة! یعنی: با قلم و دوات تا قبر، ادامه تلاش تا هنگام مرگ.

بايد تأکيد کنم که ما به عنوان جمعي منظم و هدفمند که از ابتدای انقلاب فعاليت خود را آغاز نموده و وظیفه و رسالتی را برای خود تعریف کرده بودیم، مورد لطف خداوند قرار گرفته و نصرت او همواره شامل حال ما بوده است. چون این جمع هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی رو به ترقی بوده و اکنون جایگاه قابل قبولی را احراز کرده و مسؤوليت آن نيز بيشتر و خطيرتر شده است. ما بايد تلاش‌هايمان را دو چندان کنيم تا بتوانيم بر اساس آن چه براي خود تعريف کرده‌ايم، انجام وظيفه کنيم.

اين نکته را نبايد فراموش کرد که نمي‌توانيم در کشورمان مدعی شویم که ما و سایر گروه‌ها و احزاب، چه در میان اهل سنت و چه برادران شیعه، از توسعه‌ی فکري خوبي برخوردار هستیم، ضرورت دارد در راستای درک و تحمل یکدیگر بیشتر تلاش کنیم و از هرگونه تحقیر، تخطئه و تخریب و... جداً پرهیز نماییم.

دوستی از طریق ایمیل مطلبی مرتبط با موضوع فوق را برای بنده فرستاده بود که ذکر آن خالی از فایده نیست.

فرموده بود: انسان می‌تواند تمرین کند و با تمرین، مشکلات و سختی‌ها را بر خود آسان نماید و چنین مثال زده بود که: فردی در مقابل تو قرار می‌گیرد، عملکرد و یا مواضع شما را با تندی محکوم می‌کند، و یا به مجموعه و افراد همراه و یا بعضی از آن‌ها توهین می‌کند، در مقابل اگر شما براساس صحبت‌ها و توهین‌های او پیش بروی، عصبانی می‌شوی و ممکن است با تندی و خشونت پاسخ دهی، ولی باید بدانی زمانی که او مشغول توهین کردن و تحقیر است، این زمان فرصتی است در اختیار شما برای فکر کردن و به مبانی فکری و اخلاقی خود مراجعه نمودن و عصبانی نشدن و داعیانه و طبیبانه برخورد کردن. و اینکه این فرد ممکن است به نسبت شما و جماعت و مواضع و عملکرد آشنایی و اطلاعات دقیق و کافی نداشته باشد و در نتیجه نباید با وی براساس عرف غالب و نادرست جاری و ساری در جامعه (تندی را با تندی پاسخ دادن) برخورد کرد همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: (...ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾)[فصلت:34-35]. 

بنابراین باید با او برخورد دیگری داشته باشی و بدان اگر اینگونه رفتار کنی، هیچ‌گاه پشیمان نخواهی شد و این راه درست عمل کردن است. لازم است که داعیان و ناصحان دلسوز این شیوه برخورد را به خصلتی از خصلت‌های ایمانی خویش درآورند. شیوه‌ای که همه بدان نیازمندیم. 

در اشاره به تغییرات و تحولات کنوني جهان اسلام، بايد يادآور شوم که علیرغم همه‌ی مشکلات، نتايج بسیار گران‌بهایی به دنبال داشته است، اما می‌دانیم که در این کشورها بقایای رژیم‌های ساقط شده و حامیان آن‌ها هنوز حضور دارند و در حیات سیاسی تأثیر گذارند و نیز می‌دانیم که تغيير شرايط به صورت آني ممکن نيست. چه بسا اين وضعيت تا سال‌های مدیدی ادامه داشته باشد. ولي خوشبختانه شاهد نوعی فرهیختگی در تعامل با این قضایا هستیم. بسیاری از گروه‌ها به ويژه جماعت‌های اسلامی تاکنون با دورانديشي و فرهیختگی و در سطوحی از دگرپذیری عمل کرده‌اند. امیدواریم شرايط کنوني را به درستي درک کرده و اجازه دهند در مراحل بعدی نیز همه‌ی گروه‌ها و جریانات در کنارشان باشند و در تدوین قوانین و تشکیل حکومت حضور يابند. 

در پايان مجدداً عرض می‌کنم که جماعت ما در طول سالیان گذشته با جدیت به فعاليت خود ادامه داده و نتیجه‌ی آن هم وسعت دامنه‌ي کار و تحقق بخشی از اهداف جماعت بوده است. اما اکنون وظیفه سنگین‌تر شده است، چشم‌انداز تعریف کرده و رسالت و اهدافمان را مشخص کرده‌ایم و برای تحقق این اهداف، استراتژی تدوین کرده‌ایم و نقشه‌ی راه مشخصی داریم، لذا لازم است با جدیت بیش از پیش و با پايداري و بهره‌گیری از همه‌ی امکانات پیش برویم، لذا از بزرگوارانی که در استان‌ها مسئولیت دارند انتظار مي‌رود که این اهداف، استراتژی‌ها و چشم‌انداز را فرا روی خود قرار داده و برای تحقق آن با همکاری و همراهی همه‌ی خواهران و برادران، با جدیّت تلاش نمایند. إن شاء الله.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.